شهید علی صیاد شیرازی
سوار بر هلی کوپتر در آسمان کردستان بودیم.
دیدم صیاد مدام به ساعتش نگاه میکنه.وقتی علت کارشو پرسیدم، گفت: الان موقع نمازه، بعدش هم به خلبان اشاره کرد که همینجا فرود بیا، خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگه اجازه بدین تا مقصد صبر کنیم.
گفت: اشکالی نداره، ما باید همین جا نماز بخونیم!
هلی کوپتر نشست.
صیاد با آب قمقه ای که داشت وضو گرفت و به نماز ایستاد، ما هم به او اقتدا کردیم.
ادامه مطلب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر